آیه  أَ فَمَنْ کانَ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ‏ 

آیا پیغمبرى که از جانب خدا دلیلى روشن و معجزه‏اى (مانند قرآن) دارد، با گواهى صادق (مانند على علیه السّلام) که نبوّتش را تصدیق مى‏کند ...

 (سوره هود، آیه 17)

 (2) [سیوطى در الدّر المنثور] در ذیل آیه أَ فَمَنْ کانَ عَلى‏ بَیِّنَةٍ اظهار داشته است: «ابن ابى حاتم»، «ابن مردویه» و «ابو نعیم» هم در کتاب «المعرفة» از حضرت على بن ابیطالب علیه السّلام روایت کرده‏اند که فرمود: هیچ مردى از قریش نیست مگر اینکه بخشى از قرآن درباره او نازل شده است. مردى که حضور داشت پرسید: چه آیه‏اى در شأن، شما نازل شده است؟ حضرت فرمود: مگر این آیه را در سوره هود تلاوت نکرده‏اى که مى‏فرماید: أَ فَمَنْ کانَ عَلى‏ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ و در توضیح پاسخ خود فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله بزرگوارى است که از سوى پروردگارش «بیّنه» بر درستى گفتار و کردارش دارد و من هم گواه بر راستى و درستى او مى‏باشم.

مؤلف گوید: این حدیث را «متّقى» در [کنز العمال 1/ 251] نقل کرده است باز گفته است: «ابن مردویه» و «ابن عساکر»، از حضرت على علیه السّلام روایت کرده‏اند که فرمود: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله براى اثبات درستى خود، «بیّنه» اى از سوى پروردگارش داشت و من گواه راستى و درستى آن حضرت مى‏باشم. و باز گفته است: «ابن مردویه» به طریق دیگرى، از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: کسى که از سوى پروردگارش دلیلى بر درستى گفتار و کردارش‏

دارد، همانا منم و گواه بر درستى رفتار من هم، على علیه السّلام است.

 (1) [فخر رازى در تفسیر کبیر] در ذیل آیه مورد نظر که در سوره هود نازل شده است، اظهار مى‏دارد: مفسّران در تفسیر کلمه «شاهد»، وجوهى را متعرّض شده‏اند (تا آنجا که گفته است) وجه سوم: مراد از «شاهد»، على بن ابیطالب علیه السّلام است که گواه بر «بیّنه» آن حضرت است و توضیح «منه» به این خاطر است که گواه مزبور جزئى از محمد بشمار مى‏آید و با ایراد کلمه «منه» شرافتى براى گواه مى‏باشد که على علیه السّلام در این آیه بعض و جزئى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله بشمار رفته است.

آیه  وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ

گوش شنواست که حقایق الهى را مى‏شنود.

 (سوره الحاقة، آیه 12)

 (2) [تفسیر ابن جریر طبرى 29/ 35] به سند خود، از «مکحول» نقل کرده است که در یکى از اوقات، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آیه فوق را تلاوت کرد سپس به جانب على علیه السّلام توجه کرده، فرمود: از خداى تعالى در خواست کردم تا تو را مصداق آیه شریفه قرار بدهد و أُذُنٌ واعِیَةٌ

 (گوش شنوا) تو باشى. حضرت على علیه السّلام فرمود:

از برکت درخواست رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله هر سخنى را که از آن حضرت مى‏شنیدم، هرگز فراموش نمى‏کردم.

 (3) [همان کتاب 29/ 35] به سند خود، از «بریدة» نقل کرده است که از رسولخدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم خطاب به حضرت على علیه السّلام فرمود: یا على! خداى تعالى به من دستور داده است همواره به تو نزدیک باشم و از تو دور نگردم و دستور داده است تا حقایق الهى را به اطلاع تو برسانم و از این راه رنجى بر تو وارد نیاورم و بر خداست که تو را از هر گونه رنجى حتى رنجش شنیدن در امان بدارد و در این رابطه آیه مورد بحث نازل شد.

مؤلف گوید: «طبرى» همین حدیث را در [29/ 36] به طریق دیگر و با اختلاف اندکى، از «بریده اسلمى» روایت کرده است.

 (1) [زمخشرى در کشّاف‏] در تفسیر آیه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ

 در سوره الحاقة، گفته است: از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله نقل شده است، هنگامى که آیه شریفه نازل شد، رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله خطاب به على علیه السّلام فرمود: از خداى تعالى درخواست کردم تا «أُذُنٌ واعِیَةٌ»

 گوش تو باشد. حضرت على علیه السّلام فرمود: از آن هنگام به بعد، به درخواست پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله سخنى از آن حضرت نشنیدم مگر آنکه همگى آنرا به خاطر داشتم و فراموش نمى‏کردم.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «فخر رازى» در تفسیرش، به آن طریق که از «کشّاف» نقل کردیم، آورده است.

 (2) [هیثمى در مجمع 1/ 131] از «ابو رافع» نقل کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به حضرت على علیه السّلام فرمود: به راستى خداى تعالى به من دستور داده است تا حقایقى را بدون آنکه احساس ناراحتى بکنى به تو بیاموزم و همواره با تو باشم و از تو جدا نگردم. بنابر این بر من لازم است تا آنچه را که لازم مى‏دانم، به تو فرا دهم و بر تو لازم است تا آنچه را از من فرا مى‏گیرى، بخاطر بسپارى.

 «هیثمى» گفته است: این حدیث را «بزّاز» روایت نموده است.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «متّقى» در [کنز العمال 6/ 398] از «بریدة» با کلماتى نزدیک به آنچه نوشتیم، روایت کرده است و در همان کتاب گفته است پس از چنین درخواستى، آیه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَةٌ

 نازل شد و همین خبر را هم، «ابن عساکر» متذکر شده است.

 (3) [حلیة الاولیاء 1/ 67] به سند خود، از حضرت على علیه السّلام روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به آن حضرت، فرمود: یا على! خداى تعالى به من دستور داده تا به تو نزدیک باشم و حقایقى را بدون آنکه احساس رنجى بنمائى به‏

تو بیاموزم و آیه مزبور بهمین لحاظ نازل شده است. پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله پس از نزول آیه شریفه خطاب به آن حضرت، فرمود: تو همان گوش شنوا هستى که حقایق الهى را از زبان من مى‏شنوى و محفوظ مى‏دارى.

 (1) [سیوطى در الدّر المنثور] در تفسیر آیه شریفه فوق در سوره الحاقة گفته است: «سعید بن منصور»، «ابن جریر»، «ابن منذر»، «ابن ابى حاتم» و «ابن مردویه» از «مکحول» روایت کرده‏اند، هنگامى که آیه مزبور نازل شد، رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: از خداوند متعال خواسته‏ام تا گوش على علیه السّلام را «گوش شنوا» قرار بدهد.

 «مکحول» گفته است، این بود که على علیه السّلام فرمود: هیچ سخنى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نشنیدم مگر آنکه آنرا بدون رنج و زحمت بخاطر مى‏سپردم.

 (2) [همان کتاب‏] «ابن جریر»، «ابن ابى حاتم»، «واحدى»، «ابن مردویه»، «ابن عساکر»، و «ابن نجّار» از «بریدة» نقل کرده‏اند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به على علیه السّلام فرمود: خداى تعالى به من دستور داده است که همواره همراه تو باشم و از تو دور نگردم و فرمان داده است تا حقایق الهى را به تو فرا دهم و بر تو لازم است آنچه را که از من فرا مى‏گیرى فراموش ننمائى و بهمین مناسبت آیه مورد بحث نازل شد.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را در [اسباب النّزول واحدى ص 329] دیده‏ام، و در آنجا آمده است: بر خدا لازم است «گوش شنوا» به تو ارزانى فرماید.

 (3) [کنز العمال 6/ 408] از حضرت على علیه السّلام در ذیل آیه مورد بحث روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به من فرمود: از خداى تعالى در خواست کرده‏ام که «گوش شنوا» را گوش تو قرار بدهد؛ این بود که هیچگاه اتفاق نیفتاده که سخنى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله بشنوم و آنرا از خاطر ببرم. «متّقى» گفته است: این روایت را «ضیاء مقدسى» و «ابن مردویه» و «ابو نعیم» در کتاب «المعرفة»، نقل کرده‏اند.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «شبلنجى» در [نور الابصار ص 70] متذکر شده است و از امیر المؤمنین علیه السّلام آورده است که فرمود: کلامى از پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله استماع نکردم مگر آنکه آنرا بخاطر سپردم و هرگز فراموش نکردم.

آیه  إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا

آنانکه ایمان آورده‏اند و به کارهاى پسندیده اشتغال ورزیده‏اند، طولى نمى‏کشد خداى تعالى که بخشنده و مهربان است وسیله دوستى آنان را با خود، فراهم مى‏آورد.

 (سوره مریم، آیه 96)

 (2) [زمخشرى در تفسیر کشّاف‏] ذیل آیه فوق که در اواخر سوره مریم نازل شده است، اظهار مى‏دارد: رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله خطاب به حضرت على علیه السّلام فرمود: یا على، به خداى تعالى عرضه بدار: بار پروردگارا! پیمانى از من در پیشگاه خودت قرار بده و دوستى مرا در دلهاى مؤمنان پا بر جا فرما. خداى تعالى آیه مورد بحث را در برابر این دعاى حضرت على علیه السّلام نازل فرمود. و ثابت کرد، مؤمنان آنهائى هستند که پیمان ایمان و عمل صالح را استوار ساخته‏اند و خداى تعالى هم، علاقه‏مندى به ایشان را در دلهاى مؤمنان استوار ساخته است.

مؤلف گوید: «سیوطى» در «الدّر المنثور» در تفسیر آیه مذکور، از پیغمبر

اکرم صلّى اللّه علیه و آله نقل کرده است که پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله به على علیه السّلام، فرمود: در مقام دعا و درخواست، به خدا بگو: مودّتى از من در پیشگاه خودت قرار بده و دلهاى مؤمنان را جایگاه دوستى من مقرر فرما. خداى تعالى به جبران درخواست حضرت على علیه السّلام، آیه مورد بحث را نازل فرمود و اضافه نمود: این آیه در شأن حضرت امیر المؤمنین، على بن ابیطالب علیه السّلام نازل شده است. و همین حدیث را «ابن مردویه» و «دیلمى» از «براء» روایت کرده‏اند.

 (1) [سیوطى در الدّر المنثور] در تفسیر آیه مورد بحث که در آخر سوره مریم نازل شده است، اظهار مى‏دارد: آیه مزبور را «طبرانى» و «ابن مردویه» از «ابن عباس» نقل کرده‏اند که در شأن على بن ابیطالب علیه السّلام نازل شده است و مراد از «ودّ» محبت آن حضرت است که در دلهاى مؤمنان استوار است.

مؤلف گوید: حدیث مزبور را «هیثمى» در [مجمع 9/ 125] ایراد کرده است و اضافه نموده: حدیث مزبور را «طبرانى» در «الاوسط» آورده است.

 (2) [الریاض النضرة 2/ 207] گفته است: از آیاتى که در فضیلت حضرت على علیه السّلام نازل شده، آیه مورد بحث است. «ابن حنفیّه» فرزند حضرت على علیه السّلام فرمود: هیچ مؤمنى به ایمان خود استوار نیست مگر اینکه، محبت على علیه السّلام و خاندان او در دلش پایدار باشد.

حدیث مزبور را «حافظ سلفى» یاد کرده است و «ابن حجر» در [صواعق ص 102] مانند همان را نقل نموده و «شبلنجى» هم، در [نور الابصار ص 101] متعرض آن شده و گفته است: حدیث مزبور را برخى از محدّثان از «محمد حنفیّه» روایت کرده‏اند (تا آنجا که) گوید: آیه مورد بحث در شأن على علیه السّلام نازل شده است و «نقّاش» هم، به ذکر آن حدیث مبادرت کرده است‏

 منابع :

برگرفته شده از فضائل پنج تن علیهم السلام در صحاح ششگانه اهل سنت‏ -  آیة اللّه فى العالمین حاج سید مرتضى‏ فیروزآبادى یزدى‏



 

نوشته شده توسط شیعه مولا علی (ع)اگر خداتوفیق دهد در چهارشنبه 89/10/22 ساعت 7:37 صبح موضوع | ***استفاده از مطالب باذکرمنبع وفرستادن صلوان باعجل فرجهم مانعی ندارد*** .التماس دعا***لینک ثابت